News
انتشار 53 امين شماره فصلنامه كارگزار روابط عمومي
۲۶ / ۱۰ / ۱۳۹۸

شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)-|| 53 امين شماره فصلنامه كارگزار روابط عمومي توسط موسسه كارگزار روابط عمومي و انتشارات كارگزار روابط عمومي در 104 صفحه رنگي منتشر شد.

به گزارش شارا، در بخشي از سرمقاله اين شماره كه به قلم مهدي باقريان نوشته شده، آمده است: "بدون ترديد برگزاري و موفقيت كنفرانس بين المللي روابط عمومي ايران بدون مشاركت جامعه شريف روابط عمومي و بهره مندي از تجربه ها و ايده هاي ناب شاغلان روابط عمومي امكان پذير نيست. به همين دليل دبيرخانه كنفرانس، از امسال آموزش مهارتهاي كاربردي را در قالب ارايه ايده ها و الگوهاي كاربردي و جديد در دستور كار خود قرار داده است. اين موضوع زماني اجرايي مي شود كه شاغلان روابط عمومي هم، رغبت و استقبال بيشتري از خود نشان بدهند.

اطمينان داريم مزيت افزايش كيفيت ناشي از برگزاري چنين رويدادهايي بسيار چشمگيرتر از 15 دوره قبل خواهد بود. به همين دليل دبيرخانه كنفرانس روابط عمومي در نظر دارد شانزدهمين دوره اين رويداد را با محوريت تجربه محوري برگزار نمايد. اين امر به ما در راستاي ارائه رويدادي با كيفيت بالا كمك شاياني خواهد كرد."

در بخش گفتگو، دكتر حسن بشير دبير كميته علمي كنفرانس به بررسي اهداف، موضوعات و دستاوردهاي كنفرانس پرداخت.

 استاد دانشگاه امام صادق ‌(ع) در اين گفتگو درباره‌ جايگاه روابط‌عمومي ها با تاكيد بر سه عامل تاثيرگذار تعامل، تبادل و تداوم اطلاعات اظهار كرد: روابط عمومي‌ها ارگان واحدي هستند كه فعاليت‌هاي آنان نيازمند انسجام، همكاري و آرمانگرائي واقع‌بينانه است. اين وضعيت بدون نوعي از «تعامل دائمي» ميان همديگر امكان‌پذير نيست.

بشير درباره‌ تعداد كنفرانس هايي كه تاكنون برگزار شده و چه دستاوردي داشته است؟ توضيح داد: ايجاد رشد و تحول در هر زمينه علمي و اجرايي نيازمند نوعي از تعامل، تبادل و تداوم اطلاعات علمي و تجربي است. بدون اين سه عامل اساسي نمي توان به يك سطح قابل قبولي از رشد و تحول علمي و اجرايي رسيد. ۱۵ كنفرانس گذشته در اين زمينه گام هاي بلندي را برداشته‌اند كه مي توان ادعا كرد «جريان زنده روابط عمومي» در كشور، تا اندازه زيادي مديون اين كنفرانس است.

"پروفسور جيمز گرونيگ" استاد روابط عمومي دانشگاه مريلند در مقاله "چگونه روابط عمومي را انديشه زايي كنيم؟" بر اين نكته تاكيد مي كند: "انديشه زايي، تفكر منطقي و سيستماتيك درباره مفاهيم، تعاريف، معيارها و رابطه موجود ميان آنهاست. پژوهشگران با تفكيك و توصيف مشكلات در واقع شروع به انديشه زايي مي كنند- نظري و كاربردي- كه نيازمند مطالعه است. سپس به گونه اي منطقي مي انديشند كه چگونه مشكل را با تعريف يك مفهوم كه معمولا متغير وابسته ناميده مي شود، حل كنند.

بود يا نبود اين متغير وابسته مشكل را تعريف مي كند. در مرحله سوم، متغيرهاي غيروابسته اي كه تأثيري منطقي بر متغير وابسته دارند را مشخص مي كنند. متغيرهاي غيروابسته را مي توان به گونه اي تغيير داد كه بر متغير وابسته تأثيرگذارند و بدين ترتيب مشكل رفع شود. بيشتر اين انديشه زايي ها در سطح انتزاعي و تئوريك صورت مي گيرند. اگر پژوهشگران پيش از ارزيابي چيزي به صورت تئوريك درباره آن نيانديشند، ارزيابي آنان معمولا كم ارزش يا فاقد ارزش خواهد بود- به غير از ارزيابي براي ارزيابي."

 "اهميت برنامه ريزي در روابط عمومي" اثر "كريگ مياموتو و ران اسميت" از جمله مقالاتي است كه در اين نشريه منتشر شده است: "برنامه‌ريزي روابط عمومي يك رويكرد مثبت‎ است و به‌خوبي ديدگاه نظام‌مند و كلي سازمانها را ترسيم مي‎ كند. مشاهده‌ سازمان از نظر يك "سيستم باز"، مفهومي مهم در زمينه‎ برنامه‌ريزي روابط عمومي است، زيرا در سيستم باز، سازمان را يك ارگانيزم يا نهادي زنده با مرزها، ورودي‌ها، خروجي‎ها، گذرگاهها و بازخوردهاي كافي از جانب محيط‌هاي بيروني و دروني مي‌دانند كه مي‌تواند با ايجاد تغييرات متناسب و به‌موقع، به حياتش ادامه دهد. "

مقاله "الگوي كاربردي مديريت آسيب شناسي ارتباطات درون سازماني" كه به همت دكتر احمد يحيايي ايله اي (مدرس و مشاور روابط عمومي) و مهندس بهنام صيفوري (رئيس روابط عمومي شركت فجر انرژي خليج فارس) تهيه شده در اصل يك مطالعه موردي است كه در شركت فجر انرژي خليج فارس انجام شده است.

در پايان محققان نتيجه مي گيرند: "اجراي پژوهش آسيب شناسي ارتباطات درون سازماني در شركت فجر انرژي خليج فارس كه با همكاري اين شركت انجام گرفته است شايد يكي از اولين پروژه هاي آسيب شناسي ارتباطات درون سازماني در ايران باشد كه بر اساس يك مدل بومي انجام پذيرفته و توانسته راهكارهايي مناسب براي بهبود روابط درون سازماني بيابد.

نكته مهم اين است كه محققان با انجام اين پژوهش توانسته اند يك مدل قابل قبول به عنوان راهكار كلي و ده راهكار كليدي براي حل آسيبها و مشكلات ارتباطات درون سازماني ارايه دهند كه مي تواند براي ساير سازمانهاي ايراني مورد استفاده قرار گيرد."

در مقاله "نظام ارتباطي، برنامه ريزي و توسعه در ايران؛ ارائه يك چارچوب" تاليف "مسعود طوفان" دانشجوي دكتري روابط بين‌الملل دانشگاه آزاد اسلامي تهران مركزي و مدرس ‌دانشگاه (نويسنده مسئول)، "قادر باستاني" دانشجوي دكتري علوم ارتباطات دانشگاه آزاد اسلامي تهران شمال، روزنامه نگار و مدرس دانشگاه و "محمدحسن داد" دكتراي انرژي دانشگاه آيندهوون هلند، كارشناس امريه سازمان مديريت و برنامه‌ريزي يزد، تلاش شده است كه نظام ارتباطي، برنامه ريزي و توسعه در ايران مورد تحليل و بررسي قرار گيرد.

در بخشي از اين مقاله آمده است: "نظام ارتباطي، به عنوان سازوكار الحاقي به برنامه هاي توسعه براي تحقق اهداف برنامه به يك نياز و البته راهبرد جدي مبدل شده است. تجربه انتخاب اولين سخنگوي لايحه بودجه 97 و نيز شكل گيري امواج بي سابقه اجتماعي و رسانه اي در جريان تصويب برنامه ششم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران نشان داد دشواري همراه ساختن افكار عمومي با اهداف مورد نظر كمتر از دقت و حساسيت در تهيه محتواي برنامه ها نيست و بي توجهي به برقراري يك نظام ارتباطي صحيح با ذينفعان مي تواند پذيرش عمومي و موفقيت هر برنامه اي را تحت تاثير قرار دهد.

اين مقاله مي كوشد با بكارگيري نظريه هاي ارتباطات جمعي و با استفاده از روش تحليلي- توصيفي، ضمن بيان دلايل بي توجهي برنامه ريزان به سازوكارهاي الحاقي رسانه اي در برنامه هاي توسعه كشور، با ارائه يك چارچوب عملي، جايگاه پيوست رسانه اي را در تغيير نگرش و همراهي عمومي با برنامه هاي توسعه اي را تبيين نمايد. تعريف پيوست رسانه اي و مراحل آن، اهميت ارتباطات رسانه اي، پيشينه و آسيب هاي كنوني فقدان پيوست رسانه اي در برنامه هاي توسعه كشور، ارائه مدلي براي الحاق پيوست رسانه اي به برنامه هاي توسعه، تولي گري و چگونگي سازوكار اجرايي آن از ديگر موضوعاتي است كه در اين مقاله مورد توجه قرار مي گيرد. "

دكتر "عباس خسرواني" در مقاله "نقش روابط عمومي در مستندسازي بحران" تلاش مي كند به اين موضوع بپردازد كه نقش هر يك از واحدها در اين زمينه چيست و به خصوص روابط عمومي در اين زمينه چگونه مي تواند به مستندسازي بحرانها بپردازد؟

در چكيده اين مقاله آمده است: "مانايي هر فعاليتي در گرو ثبت و مستندسازي آن است و هر فعاليت ثبت شده اي مي تواند بخشي از تاريخ يك سازمان، اعم از خدماتي يا توليدي را براي بهره مندي آيندگان محفوظ نگاه دارد. فعاليت و عملكرد سازمانها در مواقع بحران و حادثه يكي از اين موارد است. بررسي بحرانهاي گذشته در كشور نشان مي دهد كه هر بار بحراني رخ مي دهد، هزينه هاي مالي و اقتصادي بيشتري نسبت به گذشته به بار مي آورد كه صرف بازسازي و بازآوري زيرساختها، شريانها و جبران همه خسارتها مي شود. وجود چنين نارسايي، بيشتر از اينكه ضعف عملكرد مهندسي و مديريتي و تكنولوژي را آشكار سازد، نبود دانش مديريت سانحه به دليل فقدان يك نظام مستندسازي را يادآور مي شود. در عمليات امداد و نجات و مديريت بحران مستندسازي مي‌تواند دانش، مهارت، تجربه و قدرت نقش‌آفريني سازمانهاي درگير و نيروهاي آنان را نشان داده و تحليل و تفسير و بازخواني عمليات مي‌تواند توان برنامه‌ريزي و قدرت هدايت و مديريت آنان را ارتقا بخشد و در نهايت منجر به اثربخشي بيشتر آنان در عملياتهاي بعدي شود.

به نظر مي رسد ما در سازمانها به جنبش همگاني مستندسازي نياز داريم كه روابط عمومي بايد پيشران اين جنبش باشد. بسياري از فعاليتها، تكرار كارهايي است كه در گذشته انجام شده است و مقدار زيادي از بهره وري اقدامات ما كاهش يافته است. بايد براي اين بحران يا مسئله چاره اي انديشيد."

"شاكر خفايي" رئيس روابط عمومي و امور بين الملل شركت پالايش نفت تبريز در مقاله "نقش روابط عمومي در استقرار مسئوليت اجتماعي با تاكيد بر: شركت پالايش نفت تبريز" بر اين نكته اشاره مي كند. "امروزه به دليل تقاضاي فزاينده جهت ارزش آفريني براي ذينفعان و در همان حال، روند رو به رشد پيچيده شدن كسب و كارها در محيط جهاني و توانايي افراد و رسانه ها براي انتشار فوري موفقيتها، شكستها و كجرويها، اعتبار و محبوبيت بنگاهها با دقت و سرعت بيشتري در معرض ارزيابي قرار مي گيرد. حفظ جايگاه نام و برند سازماني، بيشتر از هر زمان ديگري ارزشمند شده است و به عملكرد سازمان در جنبه هاي گوناگون اقتصادي، انساني، محيط زيستي و جامعه گره خورده است.

با درك اين مهم، شركت پالايش نفت تبريز براي شناسايي و پاسخگويي به نياز ذينفعان، خلق و حفظ برند، دستيابي به اهداف توسعه پايدار و كسب موفقيت در بازار به شدت رقابتي، طرح تحول و تعالي سازماني سيستم مديريت خود را بر اساس مدل علمي AMIF / MAMIF آغاز نموده است. اين مدل در صدد تحول مديريت سازمان از مكتب كلاسيك به مكتب يادگيري و نيز خواهان تعالي مديران به تراز مكتب يادگيري مديريت است.

بر مبناي اين مدل، آرمان مشترك مديران شركت، برنامه ريزي استراتژيك و نقشه استراتژي سازمان طراحي شده و برنامه ريزي عملياتي شركت تدوين گرديده است. سپس، بر مبناي آن با تدوين 6 هدف كلان، 40 هدف كمي و 132 برنامه و پروژه، سازمان به سمت آرمان تدوين شده خود كه همان «پيشرو پالايشگاههاي منطقه خاورميانه با اعتبار جهاني» است؛ حركت نموده است.

جهت گيري اصلي در اين مسير با تكيه بر استراتژي «بهبود فضاي كسب و كار با تاكيد بر ارزش آفريني و مسئوليت اجتماعي»، تعيين گرديده است. در اين رويكرد جامع، ارتباطي معنادار ميان ترجيحات ذينفعان و مسائل داراي اهميت براي توسعه كسب و كار برقرار شده است. در نتيجه، اهداف كليدي علاوه بر موارد اقتصادي، شامل موارد مهم در جنبه هاي منابع نساني، جامعه و محيط زيست نيز هستند.

آنچه كه در اين چارچوب به عنوان ركن اصلي در تعريف و اجراي برنامه ها و پروژه ها لحاظ شده است، داشتن تعامل دو سويه و ارتباط موثر با ذينفعان كليدي در هر حوزه است. بدين ترتيب مي توان از قابليتها و ظرفيتهاي طرفين جهت ارزش آفريني مشترك بهره گرفت تا به طور همزمان در مسير پيشرفت و موفقيت گام برداشت. بي ترديد، مديران و كاركنان شركت، پيشران اين تغيير و تحولات بنيادين هستند. در نتيجه، تلاش براي دروني كردن پايه هاي اصلي مكتب يادگيري مديريت در تفكر و رفتار ايشان (شامل تفكر سيستمي، مدلهاي ذهني، آرمان مشترك، يادگيري تيمي و قابليتهاي شخصي)، به عنوان زمينه اصلي براي تجلي قابليتهاي بالقوه نامحدود منابع انساني مورد تاكيد قرار گرفته است.

يكي ديگر از مصاديق مهم اين رويكرد جامع در مديريت سازماني، جهت دهي به مشاركتهاي اجتماعي شركت، به سمت تعريف و اجراي برنامه هاي مشترك توانمندسازي براي جامعه محلي همجوار است. بدين ترتيب، پالايشگاه تبريز به عنوان عضوي از جامعه در كنار ساير ساكنين و اعضاي آن ديده مي شود و ايشان نيز، دغدغه هايي همچون توسعه بلند مدت كسب و كار، حفظ اشتغال، تداوم رونق اقتصادي و ايجاد شرايط مناسب براي كاركنان را درك كرده و تصويري شفاف تر و كاملتر از نام و برند سازمان در ذهن ايشان شكل مي گيرد. اين درك مشترك و متقابل، گامي مهم و رو به جلو براي ايفاي نقشي موثر در توسعه پايدار جامعه و محيط اطراف محسوب مي شود."

گفتني است بخشي از اين ويژه نامه 104 صفحه اي، به پرونده زندگي حرفه اي پروفسور باقر ساروخاني پدر علم جامعه شناسي ارتباطات اختصاص دارد.

فصلنامه كارگزار روابط عمومي «به صاحب امتيازي و مديرمسوولي مهدي باقريان و با سردبيري زهرا بابازاده گان» منتشر مي شود.